کنفرانس مونیخ ۲۰۲۵؛ بازآفرینی هویت ایرانی به مثابه زیرساخت مشروعیت سیاسی در ایران معاصر
- آریا چَمروش

- Aug 3
- 3 min read
Updated: Aug 29

کنفرانس مونیخ ۲۰۲۵ را میتوان فراتر از یک رخداد سیاسی، نقطهی عطفی در بازشناسی و بازسازی هویت ملی ایران دانست. در بستر نظریه ملت تاریخی، این مقاله با تحلیل ابعاد فرهنگی، نمادین، و نهادی این کنفرانس، استدلال میکند که هویت ایرانی به مثابه تداوم فرهنگی- تمدنی ملت ایران میتواند بنیان بازتعریف مشروعیت سیاسی، بازسازی نهاد قدرت، و طراحی گذار پایدار از ساختارهای بیپیوست فرهنگی کنونی باشد. پادشاهی ایرانی در این چارچوب نه صرفاً یک نظام حکومتی، بلکه نهادی است که با حافظه تاریخی و ناخودآگاه جمعی ملت پیوند دارد. این مقاله با استناد به شواهد نشانهشناختی کنفرانس مونیخ، و با ارجاع به نظریههای ملت تاریخی، به تبیین کارکرد سهگانه هویت ایرانی در گذار، بازسازی نهادهای ملی و تمدنسازی نوین میپردازد.
هویت ملی در شرایط گسست
ملتها در جهانی پرآشوب که با بحرانهای هویتی مواجهاند، نیازمند بازتعریف خویشتن خویش بر پایه مؤلفههای پایدار فرهنگی، تاریخی و زبانیاند. در مورد ایران، این مسئله با حادترین شکل خود در دهههای اخیر بروز یافته است. ساختار فعلی حاکم بر ایران، به رغم تثبیت حقوقی، فاقد پیوندهای فرهنگی با ملت تاریخی ایران تلقی میشود. این گسست، نه صرفاً در سطح سیاسی، بلکه در سطح نشانهشناختی، نمادین و زبانی قابل مشاهده است.
در چنین بستری، کنفرانس مونیخ ۲۰۲۵ بهمثابه رخدادی نمادین، امکان بازاندیشی در بنیانهای مشروعیت، هویت و نهادسازی در ایران معاصر را فراهم ساخت.
نظریه ملت تاریخی و جایگاه ایرانیت
در چارچوب نظریه «ملت تاریخی» (Smith, 1991; Hutchinson, 2005)، ملت نه محصول قراردادهای مقطعی و اراده آنی، بلکه تداوم تاریخی- فرهنگی در بستر جغرافیای معنادار است. بر همین مبنا، هویت ایرانی به مثابه شاخصهی یک ملت تاریخی، ریشه در زبان فارسی، اسطورههای بنیادین، نهادهای دیرپا، حافظه جمعی، آیینهای فرهنگی و سامانههای مشروعیت بومی دارد.
از این منظر، هرگونه ساختار قدرت فاقد پیوست با هویت ایرانی، دچار ضعف مشروعیت خواهد بود، حتی اگر از منظر حقوقی یا سیاسی، تثبیتشده باشد.
مونیخ؛ تجلی بازگشت به حافظه تاریخی
کنفرانس مونیخ ۲۰۲۵، با ویژگیهایی نظیر انتخاب سرود «ای ایران»، رعایت نظم و وقار، پرهیز از فریادهای ایدئولوژیک، و حضور چهرههایی برخاسته از حافظه تاریخی ملت، بیش از آنکه کنش سیاسی باشد، کنشی فرهنگی بود. نشانههای بهکار رفته در این کنفرانس، از جمله زبان، مهر، دادخواهی، رواداری گفتگوی سنجیده، و حضور شهریار ایران شاهزاده رضا پهلوی به مثابه نماد هویت ملی و ایرانی، بازتابی از یک ناخودآگاه جمعی فعال شده بود.
در نظریه ملت تاریخی، نهادهایی چون پادشاهی، چنانچه در حافظه تاریخی ملت نقش ایفا کرده باشند، حتی در غیاب اقتدار رسمی، در سطح مشروعیت فرهنگی باقی میمانند و در لحظات بحرانی بازمیخیزند. این ویژگی در کنفرانس مونیخ برجسته بود.
تمایز سامانه پادشاهی و ساختار ج.ا
ساختار ج.ا، از منظر نشانهشناختی، دارای نمادها، زبان و نهادهایی است که با حافظه فرهنگی ملت ایران ناسازگارند. پرچم، واژگان سیاسی، آیینهای رسمی و زبان گفتار حاکم، در تطابق با فرهنگ ایران پیشامدرن یا مدرن نیستند. این ناهماهنگی، عامل ضعف درونی مشروعیت است.
در مقابل، سامانه پادشاهی ایرانی، در ناخودآگاه فرهنگی ملت، نه به عنوان ابزار تسلط، بلکه به مثابه نهاد پاسدار فرهنگ، حافظ داد، و نمایندهی فرّه ملت ایفای نقش میکند. این سامانه، برخلاف مدلهای وارداتی، صورت فرهنگی قدرت در ایران است.
سه کار ویژه استراتژیک هویت ایرانی
بر پایه تحلیل ارائهشده، هویت ایرانی نهتنها یک هویت تاریخی، بلکه چهارچوبی برای طراحی آینده سیاسی ایران است:
۱. گذار از ج.ا: هویت ایرانی با فعال ساختن حافظه فرهنگی، مشروعیت نمادین ج.ا را به چالش میکشد و از درون و برون آن را ناتوان میسازد.
۲. بازسازی نهادهای ملی: نهادهایی چون آموزش، رسانه، قضاوت و دیوانسالاری، تنها بر پایه پیوست با فرهنگ ایرانی بازسازیپذیرند؛ نه با الگوهای تحمیلی یا وارداتی.
۳. تمدنسازی ایرانی: هویت ایرانی، بنیان بازآفرینی جایگاه تمدنی ایران در منطقه و جهان است؛ از طریق ارزشهای دیرینه چون خرد، مهر، ادب، راستی ، شادزیستی و داد و دهش..
بازگشت به خود تاریخی
مونیخ ۲۰۲۵ به مثابه لحظه بیداری هویتی، نشان داد که بازسازی ایران بدون بازسازی هویت ایرانی ممکن نیست. پادشاهی ایرانی، نه از آن رو که سنتی است، بلکه بدان سبب که در فرهنگ، ادب، و حافظه ملت ریشه دارد، میتواند نهاد پیوند، مشروعیت و استمرار ملی باشد. آیندهی ایران تنها با اتصال دوباره به مؤلفههای هویت ایرانی، زبان، حافظه تاریخی، فرهنگ، نهاد، آیین ها و جشن ها و اخلاق قابل تصور است.
ویدیوی کامل سخنان در همایش همکاری ملی برای نجات ایران مونیخ، ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۵ (۴ مرداد ۲۵۸۴)




Comments